سلام

من رشته دبیرستانم تجربی بوده ولی دانشجو یکی از رشته های علوم انسانی هستم، الان دارم تلاش میکنم که پول هام رو جمع کنم تا پول مشاور و آزمون آزمایشی رو برای کنکور 400 جمع کنم و مطمئنم یه رتبه خیلی عالی میارم . 

اما مسئله ای که هست اینه که من اعلام کردم که هدف هام نمردن و دارم براشون میجنگم، بقیه با توجه به چیزهایی که در موردم میدونن مطمئنن که به هر چی بخوام میتونم برسم. من هیچ کس رو به جز خدا پشت خودم نداشتم، الان دیگه دوستام و اون هایی که یکم کنارم بودن هم رو به روم وایسادن و خیلی سرد و گاهی تند باهام حرف میزنن، خانوادم طبق معمول حتی کلامی هم تشویقم نمیکنن (منظورم خواهر برادرامه. مامان بابام پیشرفتم رو میخوان ولی خب این چیزها رو تو خودشون نمیبینن منم درک شون میکنم) من که همیشه خوب شون رو خواستم، سعی کردم حسود نباشم. 

من هیچ وقت جرات بیان هدف هام رو نداشتم و با وجود سعی و تلاش زیاد چیز کمی توقع داشتم، ولی این بار شهامت به خرج دادم و دلم گفت که خیلی بلند اعلامش کنم .

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

The Blue World نسیم بیهود Natalie راهنمای نصب اسنپ و رفع مشکلات اپلیکیشن اسنپ در اندروید و iOS نور رسام باس موزیک - دانلود آهنگ های جدید با بالاترین کیفیت رنگ عشق Ananta قیمت طلا نرخ طلا امروز