سلام

۲۸ سالمه و چند ماهه عقد کردم، مشکل من سخت گیری بیش از حد خانواده خانومم و اینکه نمیذارن عروسی مون رو زودتر بگیریم هستش. من و همسرم راه مون از هم دوره و یک ساعت فاصله داریم. پدر و مادرش زیاد راضی نیستن که من یا خانوادم بریم و الان یک ماهه هم دیگه رو ندیدیم. البته نمیگن ولی از رفتارشون معلومه، وقت هایی هم که اون جا هستیم بهش اجازه نمیدن بیاد پیش ما بشینه و بیشتر از چند دقیقه نمیاد.

وقتی هم بهش میگم چرا نمیای هر بار یه بهونه ای میاره، البته بهش نگفتم خانوادت راضی نیستن ولی میدونم که اونان که هی بهش میگن نری بشینی پیش شون زشته، کلا ما با هم تنها نبودیم و تنهایی هیچ جا نرفتیم، فقط تلفنی با هم حرف میزنیم.

خودش گهگاه میگه دوست دارم با هم بریم ولی پدر مادرم سختگیرن، حالا همه اینا یه طرف مشکل دیگه ای که هست اینه که پدر زن و مادر زنم نمیذارن زودتر مراسم رو بگیریم، بهونه شون هم اینه چون کشاورزی دارن و به کمک دخترشون احتیاج دارن تا پاییز اجازه عروسی نمیدن و هر چقدر هم بهشون اصرار کردیم مراسم رو برگزار کنیم بی فایده بود. 

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دارالتحفیظ بنت الحسین ( حضرت رقیه علیها سلام ) Drew سیم و کابل مشهد Nicole David Lisa فروشگاه بانه هیتاچی مرجع مقالات رسمي عطر زنانه