سلام عزیزان

ماجرا برمیگرده با چند سال پیش که من نوجوان بودم و همراه دختر عمه هام در یک تجمع انتخاباتی تو شهرمون شرکت کردیم‌. خیلی شلوغ بود و ما هم خوب چیزی نمیدیدم. گفتیم یه کم بریم جلوتر!، یه کم که حرکت کردیم اون قسمت خانم خیلی کم بود و بیشتر آقایون تشریف داشتن. ما هم سن و سال مون کم بود و فقط دختر عمه بزرگم حدودا بزرگتر بود! اون وسط گیر افتادیم متاسفانه، نصیب هیچ دختری نشه، رسما مورد لمسی قرار گرفتیم! 

دلم میخواست بشینم اون وسط گریه کنم فقط. احساس کثیف بودن میکردیم هر سه مون .، تمام بدن دختر عمه م میلرزید، نه یه نفر چند نفر متاسفانه این عمل های زشت رو انجام میدادن! به زور با کمک یه آقایی که ما رو دید اومدیم بیرون از اون جمعیت وگرنه معلوم نبود اون نامرد های بی وجدان چقدر میخواستن ما رو اذیت کنن! 

تمام اون بعد از ظهر رو ما گریه کردیم، مخصوصا من و دختر عمه کوچیکم! فقط دلم سوخت به حال دختر ها و خانم هایی که مورد قرار میگیرن!، لفظی، لمسی و . نمیخوام بگم فقط ایران یا شهر من، همه جا هست صحیح. ولی وقتی آدم فکر میکنه روزگاری مردهایی در این سرزمین بودن که واسه جسد دختر ایرانی، ناموس ایرانی جون دادن! اونم چند تا شهید . آدم میمونه که غیرت و شرف اون مردها انگار با خودشون رفت! 

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ریموکس elaajvseyaha هدف تیرازیس - دانلود پروژه معماری عمران - فروشگاه اینترنتی اطلاعات مد روز دنیا ‌ ‌ گرد و غبار یک ستاره‌ ‌ ‌ بهترین ها ماهنوش منشی زاده