با سلام به دوستان عزیز

من دختر خانمی هستم که چند وقتیه یک خواستگار از شهری که هفت هشت ساعت با ما فاصله داره دارم.، واسطه ی بین ما هم یکی از اقوام ما بود این آقا از مرتبه ی اجتماعی و شغلی خوبی برخوردار هستن و همین باعث شده که به گفته ی خودشون پر مشغله باشن. 

راستش از زمانی که این پیشنهاد رو دادن تا روزی که اومدن خواستگاری چند ماه گذشت! و من بخاطر تعاریفی که شنیده بودم و عکس شون رو دیده بودم ذهنم مشغول شده بود. هر دفعه که میخواستن بیان کاری واسه شون پیش می اومد و کنسل میشد. تا اینکه بعد از چند ماه اومدن و ما در حد یک گفت و گوی مختصر همدیگه رو دیدیم.

من از ایشون خوشم اومد و ایشون هم فکر میکنم همین طور بوده باشه (از طرز حرف زدن شون تقریبا مشخص بود)، و قرار شد که جلسه ی بعدی رسمی تر برگزار بشه. بعد از جلسه ی اول ایشون یه مشکل کوچیکی واسه شون پیش اومد و تاخیر در اومدن برای خواستگاری رو همین موضوع دونستن و چند روزی هم که بخاطر ایام عزاداری وقفه افتاد.

ولی خب تا الان هم هنوز جلسه رسمی برگزار نشده. باز هم طبق معمول هر موقع که میخوان بیان و خبر میدن یه مشکل و یا مشغله ای واسه شون پیش میاد.، من بخاطر این رفتار خیلی خیلی دچار تردید شدم. 

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دفترچه یاداشت من.... کشکول حکمت هاي قرآني- گزيده بيانات حکيمانه آيت الله جوادي آملي وبلاگ شخصی . Jim پنجره نگاه من Abendkleider مشکلات گوارشی علمی ـ سیاسی