سلام و درود خدمت دوستان و همراهان عزیز

 ماجرا از اون جایی شروع میشه که بنده حدود 5 سال پیش به دختر دایی مادرم علاقه مند شدم . بد جوری هم عاشق شدم که تازه میفهمم فرهاد و مجنون چی کشیدن! 

اما حقیقتا بخاطر، نرفتن خدمت سربازی، دانشگاه و پول نشد ازش خواستگاری کنم، تا اینکه در محیطی شروع به کار کردم، پس انداز اندکی جمع کردم، به دانشگاه رفتم و کم کم داشتم آماده میشدم برای خواستگاری کردن که متاسفانه دچار یک بیماری شدم و شنواییم رو از دست دادم، خلاصه هر چی پس انداز داشتم خرج کردم تا شنوایی یکی گوش هام بازگشت، الان خدا رو شکر شنوایی دارم. اما خب سرمایه ام رو از دست دادم، شغلم رو از دست دادم، دیگه نتونستم به دانشگاه برم، فقط خدمت معاف شدم. بنده به دختر داییم به طور غیر مستقیم در مجازی رسوندم که دوستش دارم و مطمئنم که حدود 80 درصد متوجه شدن. 

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وب گفت آشنایی و معرفی انواع نماهای ساختمانی خدمات پرستاری سپید گستر عصر رمان کانون تبلیغاتی برفانو اسکیس های روزانه ی من بانه کالا کوچک بیکران دانلود مقاله و تحقيق