سلام.
دختر هستم. 27 ساله، مدتی هست که سوالی فکرم رو مشغول کرده.
من دختر خوب زمان قدیمم. دقیقا همون تعریفی که چندین سال پیش مادر بزرگها از "دختر خوب" داشتن! دختری که سر به زیره ، با پسرهای نامحرم خوش و بش نمی کنه، با پسرهای غریبه ی بیرون خونه حرف نمی زنه ، شماره به کسی نمیده، سر سنگین و متین و جدیه .
نه تنها از لحاظ عرفی ،بلکه از نظر دینی هم مسئله همیشه برام این طوری جا افتاده بوده و هنوزم همین طوره، هیچ وقت درست نمیدونستم پنهانی با یک پسر عشق و عاشقی راه بندازم. نه که عاشق نشم ولی تو عاشقی کردن هم محتاط بودم.
تو دانشگاه حتی با پسرها چشم تو چشم نمیشدم. چه برسه بخوام به روشون لبخند بزنم. تو دانشگاه فقط دو بار به طور تصادفی پیش اومد که لبخندم به لبخند پسرا گره خورده باشه!
اصلا همین که چشم تو چشم نشی ، خیلی موارد کنسل میشه. جرقه ی علاقه مند شدن به نظر من از راه نگاهه. وقتی ی دختر پسرها رو نگاه نمی کنه ، کسی بهش علاقه مند بشه هم ، جرات نمی کنه جلو بره و صحبت کنه.
ادامه مطلب
درباره این سایت