سلام وقت بخیر دوستان
من دختری هستم ما بین ۲۲ تا ۲۶ که چند وقت پیش درگیر یه رابطه بودم و علاقه هم داشتیم اما بخاطر یه مسائلی پدرم رضایت نداد و خواستگار رو رد کرد. اون موقع که من تو فکر این آقا بودم همسایه ما از مامانم منو برای آشناشون سراغ گرفت که بعد از آشنایی بیان خواستگاری و من گفتم نمیخواد .
مادرم میگفت موقعیت خوبی داره، خانواده خوبین و دنبال دختر خوب میگردن و این حرف ها. مادرم به حرف من گفتن نه یکی دیگه دخترم رو میخواد بذار بیان ببینیم چی میشه قسمت. اون همسایه هم گفت باشه اگه نشد و دخترتون رو ندادید به من خبر بده . الان من به مامانم میگم برو بپرس اون آقا هنوز مجرده یا چی.
میخواستم جدی آنالیز کنم و عاطفی برخورد نکنم .مامانم خجالت میکشه خود منم خجالت میکشم اما واقعیتش خیلی بیخوده این خجالت. نظر شما چیه؟ چون همسایه نزدیک هم نیستن خیلی و برای اقوام دورشون میخواستن منو، بد نمیشه مادرم بپرسه و بگه دخترم رو ندادیم به خواستگارش؟
ادامه مطلب
درباره این سایت