سلام چطورید دوستان
من یه دخترم، ۱۸ سالمه، راستش میخوام ازتون م بگیرم.
من متوجه شدم که تمایلی به ازدواج ندارم. یعنی دوست ندارم همسر باشم. اصلا با روحیاتم سازگار نیست. خیلی از آقایون علاقه دارند که همسرشون را از لحاظ مادی و مالی و جسمی و روحی و . حمایت کنند و خانم ایشان هم از کدبانویی و تربیت فرزند و وظایف همسرداری برایشان کم نگذارد (خب امیدوارم همه کسانی که طالب ازدواجی به این سبک هستند به آن برسند)
خب بریم سراغ خودم؛
قضیه این هست که من کلا روحیاتم با خانم بودن، همسر بودن و کدبانو بودن جور در نمیاد. من دوست ندارم تحت حمایت کسی باشم، یا دستم جلوی همسرم دراز باشه ( ببخشید این اصطلاح را به کار بردم). میخوام پول خودم رو خرج کنم، توی خونه ی خودم زندگی کنم (خیلی علاقه دارم خونه تکی داشته باشم پر از گل و گیاه و حیوانات)، با کسانی که دوست دارم معاشرت کنم (مثلا من علاقه ندارم با همه بگردم (کاری که خیلی از زوج ها انجام میدن این هست که با همه فامیل رفت و آمد دارند)، سلیقه خودم رو بپوشم.
ادامه مطلب
درباره این سایت